حکایت دریا

روزنوشت /علمی ننوشت!

317

راست میگه که همه ما آدم ها تنها خلق شدیم 

حتی اگه اطرافمون پر از آدم های مهربون و دوست داشتنی باشه باز هم تنهاییم

چقدر خوب میشه که بتونی از تنهاییت استفاده کنی برای پریدن و رسیدن 

 

+بعضی آدم ها برای بعضی زندگی ها آشوب به پا میکنند تا اهل اون خونه به رشد نرسند و ذهنشون دائم درگیر حاشیه باشه مثل کشورهایی که کشور دیگه را درگیر جنگ میکنند...

برای کشورها بهترین راه استقلاله 

و برای خانواده ها هم همین استقلال بزرگترین قدمه... اینکه به اون آدم ها وابسته نباشی تا بتونند با تحریم کردنت از یه سری امکانات، ازت سو استفاده کنند... یا به خاطر این که بهشون وابسته ای اجازه بدی به خودت و اطرافیانت بی احترامی کنند...

وابستگی خر است

+بعد از نوشتن این پست داخل یوتیوب  فلسفه تنهایی مجتبی شکوری را گوش دادم ...

316

می ترسم 

از آینده 

از اینکه حرف هاش صادقانه نباشه 

ای شیطون بد جنس بروووو برو راحتم بذار 

بذار از حال استفاده کنم و با فکر به آینده امروزمو از دست ندم

 

 

 

 

315

رسیدم به سنی که از شنیدن تجربیات آدم ها بیشتر از قبل لذت می برم...

اولویتم آدم های موفقند...مخصوصا در فیلدهایی که خودم دوستشون دارم

بعد هم آدم های خیلی معمولی...

من می شنوم و اون ها میگن

314

واکسن دوز دو را زدیم 

بسی رنج بر بود

 از درد جای واکسن که به زور مسکن هم آروم نشد 

تا تب و گردن درد و درد ستون فقرات

فکر کنم خود کرونا ورژن های ملایم تری هم داره 

الان با این که باید عوارضش تمام شده باشه اما هم چنان حالت خواب رفتگی در ناحیه گردن و دست موجود است...

 

+دیشب خواستیم حرکت بزنیم گفتیم این همه ساله خارج از کشوریم تو شهر قبلی چیز به اسم هالوین ندیدیم چون هم تو فرهنگشون نیست هم شهر قبلی کوچکتر بود

 برای همین دیشب رفتیم خارجی ترین خیابان شهر که حتی خود مردم این کشور هم داخلش راحت تر هنجار شکنی می کنند...

دچار شوک فرهنگی شدم !!

لباس ترسناک هاشون جالب بود ولی بعضی ها برای شادی و خنده نیومده بودن به مقاصد دیگه اومده بودن 

ما هم برگشتیم خونه دیگم یادم باشه 31 اکتبر از خونه بیرون نرم یا حداقل اون خیابون نرم تو رحیه ام اثر بد میذاره

 

 

 

 

 

313

چند روزه سریال دندان طلا را نگاه میکنم

دوستش دارم

غیر از اصل موضوع فیلم که خاصه ریتمش هم خیلی خوبه

 

یه جایی از فیلم نیر در جواب نامردی که قنبر بهش میکنه میگه

اون آجانه از او بهتر بود ...این ها(لات هایی که تو قهوه خونه هستن) از تو بهترن ...این ها همونی که هستن را نشون میدن اما تو نامرد بودی تو پوست مرد...

 

 

آه از دو روها

آه ازون هایی که گرگن تو پوست میش

312

میگه معاویه عصبانی نمیشده 

در ظاهر هم با همه ملایم و متواضعانه حرف میزده

اما بعد میگفته طرف را خلاصش کنید

حتی تا قبل از معاویه کشتن با سم رایج نبوده اون بوده که رایجش کرده...

کشتن با سم ... یه قتلی که هم کشتی هم کسی نفهمیده تو کشتی 

 

معاویه ادامه داره... شاید با دوز کمتر اما هستن آدم هایی که تو ظاهر دوست نشون میدن ولی شب تو غذات سم میزنند تا ...

:(

 

311

میگه موهای دوستش فر بوده در حد خیلی زیاد که خودش غصه شو میخورده بعد عروس خانواده ای میشه که قربون صدقه فر موهاش میرفتن 

خوشبختی مگه غیراز اینه که آدم جایی قرار بگیره که قدرش را میدونند؟ 

نه فقط ظاهرش 

که باطنش 

اگه یه اخلاق بد داشت نمیذارنش کنار

 

 

 

۳۱۰

جدیدا یه رمان بچگانه خوندم که برای نوجوان هاس

اسمش هستی از فرهاد حسن زاده

خیلی دوست داشتنی بود

خطر لو رفتن داستان ⚠️

داستانش تو زمان جنگ ایران و عراق اتفاق میفته در حالی که هستی و خانواده اش تو شهر آبادانند و مجبور میشن کوچ کنند به ماهشهر

هستی یه پدر داره که هستی را ادبار صدا میزنه و اصلا محبتی بهش نمیده و کلی باهاش کل کل میکنه این قدر که حس میکنی هستی از باباش بزرگتره

خودش همه جای کتاب میگه من میدونم این بابای واقعی من نیست و همیشه منتظر روزیه که بابای واقعیش بیاد دنبالش...

آخرین دعواشون این قدر بد میشه که هستی موتور داییش که امانته پیششونو برمیداره میره آبادان...

آخرش بابا با این که خیلی ترسو بود اما اومد دنبالش آبادان و اعتراف کرد که همیشه به هستی حسودی میکرده

فکر کن!برای همین اذیتش میکرده! البته آدم بدی نبود بیشتر نچسب بود

 

۳۰۹

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

۳۰۸

پارسال که آمدیم ایران با منظره ای مواجه شدیم که تنها یه عبارتو به ذهن من آورد

"جهان سوم"

.منظره چی بود؟

سه یا چهار کارگر ایستاده بودند بالای سر یک موزائیک و درگیر از جا در آوردنش بودن

 اولش خندم گرفت البته

ولی من اینو دوست دارم ! این که ربات ها جای انسان ها را نگیرن

 

 

بسم الله

حکایت دریاست زندگی...

روزمره گی هام
نه روز مرگی هام
زنده بودن و زندگی کردن دست خودته و بستگی زیادی به نگاهت داره

*دور از وطن نگاری*
رمزی نویس



طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان